ستاره هاي ورزشي ايراني
ستاره هاي ورزشي ايراني

معرفي ستاره هاي ورزشي ايراني كه كمتر اسمشونو ميشنويم.
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ خودتون خوش آمدید.معرفي و شناخت از ستاره هاي ورزش ايران كه نامشان كمتر شنيده ميشود. در ضمن اگر شخص خاصي را در نظرداريد بيوگرافي او را بعنوان پيغام خصوصي براي مدير وبلاگ ارسال كنيد.
آرشيو
هفته سوم بهمن 1392
هفته چهارم دی 1392
نويسندگان
alireza.Y
کد هاي جاوا


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 12
بازدید کل : 4839
تعداد مطالب : 3
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1





در اين وبلاگ
در كل اينترنت



مصاحبه با اولین هیمالیانورد ایرانی محمد جعفر اسدی  <-PostCategory-> 

 

این پیشتاز هیمالیانوردی در ایران صاحب سه فرزند است ، دو دختر و یک پسر ، دختر بزرگ ایشان در حال تحصیل در مقطع فوق لیسانس هستند و اواخر سال گذشته ازدواج کردند ، دختر کوچک وی در رشته علوم تجربی دبیرستان در زمره محصلان تیزهوش قرار دارد و پسر ایشان وکیل پایه یک دادگستری می باشند ، همسر نیز خانه دار می باشند و این خانواده خوشبخت و موفق در کوی متخصصین همدان گذران زندگی می کنند ،

 

این حرف را نشنیده بگیرید اما  امسال قرار است برای اولین بار  سری به الوند بزنند ! گزارشی که در ادامه تقدیم حضور می شود حاصل سماجت ژورنالیستی حدود دوماه گذشته گل کوه می باشد ، این گزارش سال گذشته برای هیئت کوه نوردی ستاد مشترک ارتش تهیه شده و ما افتخار داشتیم که دومین درخواست کننده آن باشیم ، نه اینکه نخواهند این اطلاعات گرانبها را در اختیار ما قرار دهند بلکه به دلیل توضیحاتی که لازم بود در مورد تصاویر و گزارش ارائه دهند و مراسم ازدواج دخترشان این کار را امکان پذیر نمی ساخت زیرا به تمرکز و آرامش خاطراحتیاج داشتند ، سرباز وطن با روی گشاده ، لحنی مهربان و صمیمانه در این ارتباط با ما همکاری داشتند و ما دست ایشان را می بوسیم ، امیدواریم حداقل امسال که برای دومین بار مسابقات آسیائی صعودهای ورزشی در استان همدان برگزار می شود ، جوائز قهرمانان به دست این پیشکسوت پرافتخار بین آنها توزیع شود و امیدواریم قدر این چهره های درخشان را بیشتر بدانیم . از آنها یاد کنیم و از تجربیات گرانبهای آنها بهره مند شویم. قول دادیم که هیچگونه ویرایش ودخل و تصرفی در مفاد این گزارش انجام ندهیم :

نام : محمد جعفر                    نام خانوادگی : اسدی                                       نام پدر : هاشم

در تاریخ ۱۵/۶/۱۳۲۴ در دره ییلاقی عباس آباد و دامنه الوند کوه (همدان) دیده به جهان گشوده و تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در نزدیک ترین دبستان و دبیرستان محل زندگی (خیابان عباس آباد ، چمن ورمزیار) گذرانیده و در طول سالهای دوران متوسطه عضو تیم فوتبال دبیرستانم بودم. در سال ۱۳۴۴ با اخذ دیپلم ریاضی خدمت وظیفه را در سپاه دانش منطقه اورامانات(کرمانشاه) شروع و در روستای دورافتاده ده سرخ کزازی از توابع روانسر به باسواد کردن فرزندان روستائیان مشغول و در طی مدت انجام وظیفه ، دبستان ابومسلم خراسانی را بنا نمودم.

در سال ۱۳۴۶ وارد دانشگاه افسری شده و در سال ۱۳۴۹ با درجه ستوان دومی و رسته پیاده فارغ التحصیل ودوره مقدماتی را در شیراز به مدت یک سال سپری و در سمت فرماندهی دسته گروهان سوم آموزشگاه گروهبانی در تهران مشغول انجام وظیفه گردیدم.

در سال ۱۳۵۰ دوره تکاور را در تهران و در سال ۱۳۵۱ دوره چترباز را در هوابرد شیراز گذرانیدم.

از تاریخ ۱۵/۶/۱۳۵۳ الی ۵/۹/۱۳۵۳ دوره کوه نوردی را در ارتش ایتالیا در شهر آئوستا گذرانیده و در طول مدت مذکور به قلل گرند پارادایس ، تورن ، تورینو ، جیمادیجی و سوزنیهای : جانته دگانته و جولیا ، صعود کرده و صعود به مون بلان به علت شرایط بد جوی عملی نگردید.

در تابستان سال ۱۳۵۲ آقای جان کاگه یاما از کوه نوردان ژاپنی در دیواره علم کوه دچار سانحه گردید و اقدامات به موقع و سریع مسئولین پناهگاه و کوه نوردان ایرانی حاضر در منطقه و انتقال وی به محل مناسب و اعزام هلی کوپتر نظامی از سوی فدراسیون کوه نوردی کشور و حمل وی به بیمارستان نیروی هوایی در تهران ، موجبات نجات وی که دچار شکستگی از ناحیه سر و خون ریزی شدید شده بود را فراهم و پس از معالجات لازم نامبرده با سلامت کامل به ژاپن برگشت.

اقدامات سریع ، موثر و مفید فوق الذکر موجبات رضایت ، خرسندی و تقدیر مسئولین کمیته کوه نوردی ژاپن از مسئولین ایرانی و در نهایت صعود مشترک کوه نوردان ایرانی و ژاپنی به هیمالیا را فراهم نمود و به منظور آشنایی کوه نوردان ژاپنی و ایرانی و آمادگی آنها برای صعود مشترک اقدامات زیر به عمل آمد :

در نیمه اول اسفند سال ۱۳۵۳ همراه تعدادی از کوه نوردان ژاپنی و ایرانی در صعود مشترک به قله دماوند شرکت نمودم

در نیمه دوم اسفند ۱۳۵۳ به همراه آقای ناصر رستمی از مربیان با سابقه کوه و اسکی کشور با آقایان تامورا وکاگه یاما از ژاپن به نپال عزیمت و قله دائولاگیری به ارتفاع ۸۱۶۷ متر را شناسایی و در اردیبهشت سال ۱۳۵۴ به ایران برگشتیم.

پس از بررسی های لازم و کافی مسئولین کوه نوردی دو کشور ، صعود مشترک به قله ماناسلو به ارتفاع ۸۱۵۶ متر در پاییز سال ۱۳۵۵ را اعلام نمودند.

قله ماناسلو ، هفتمین قله بلند دنیا بوده و اولین صعود به این قله در بهار سال ۱۹۵۶ توسط ژاپنی ها صورت گرفت. قله مذکور در بهار سالهای ۱۹۷۱ – ۱۹۷۲ – ۱۹۷۳-۱۹۷۴-۱۹۷۵ به ترتیب توسط تیم های ژاپن ، اتریش ، آلمان ، زنان ژاپن و اسپانیا صعود گردیده و در فاصله سالهای ۱۹۵۲ الی ۱۹۷۶ نیز شش تیم با ناکامی روبرو و در این فاصله ۱۹ تن از کوه نوردان تیم های اعزامی به ماناسلو بر اثر سقوط بهمن جان باختند.

لازم به ذکر است صعود به ارتفاعات هیمالیا به علت ریزش باران های موسمی (منطقه ای) در طول سال فقط در بهار و پائیز عملی بوده و صعود در فصل بهار به جهت بلند بودن روزها و داشتن زمان طولانی تر ، موفقیت آمیزتر بوده و قله ماناسلو در فصل پائیز تا صعود مشترک ایران و ژاپن هرگز سرتسلیم فرود نیاورده بود بود و صعود فوق الذکر برای اولین بار در فصل پائیز صورت گرفت و به عنوان یک رکورد جهانی ثبت گردید.

اعضاء تیم مشترک ایران و ژاپن عبارت بودند از آقایان :

۱-     امیر سرتیب محمد خاکبیز ، سرپرست تیم مشترک

۲-    نوبویوشی تامورا ، سرپرست و مسئول فنی تیم ژاپن

۳-    شادروان مختار مهدیزاده مسئول فنی تیم ایران

۴-    مسانوایجی یاما ، عکاس و خبرنگار

۵-    شادرون جلال رابوکی (فروزان) عضوتیم

۶-    کی میو شی می زو ، پزشک و جراح

۷-    شادروان ولفگانگ گورتر(آلمانی) ، فیلمبردار

۸-    هیروشی کی مورا ، عضو تیم

۹-    شادروان علی محمدپور ، عضو تیم

۱۰-  جان کاگه یاما ، عضو تیم

۱۱-  قاسم دادفرمای ، عضو تیم

۱۲- نوریاشی سوگا ، عضو تیم

۱۳- محمد بهزادی ، عضو تیم

۱۴- تسویوشی کازاما ، عضو تیم

۱۵- یوسف هندی ، عضو تیم

۱۶- محمد جعفر اسدی ، عضو تیم

پرسنل استخدامی از کشور نپال :

۱-     افسر رابط از وزارت امور خارجه کشور نپال ، یک نفر

۲-    سرپرست پرسنل استخدامی از کشور نپال با عنوان سردار ، یک نفر

۳-    معاون سردار ، یک نفر

۴-    شرپا(کوهنورد نپالی) ۲۵ نفر

۵-    آشپز ، ۴ نفر

۶-    پستچی ، ۲ نفر

۷-    گروه باربران در بازگشت از قرارگاه اصلی ، ۲۰۰ نفر

وزن تجهیزات و پوشاک انفرادی اعضاء و پرسنل استخدامی نپال (منهای باربران) تجهیزات فنی لازم برای مسیر کمپ های راهپیمایی ، چادرهای مسیر و کمپ های ششگانه ، تجهیزات پزشکی ، مواد غذایی لازم برای راه پیمایی در رفت و برگشت وکمپ ها ، نوشت افزار و تمامی اقلامی که برای زیست بیش از دو ماه در کوهستان ضرورت داشت ، ۱۵ تن گردیده و این مقدار بار در جعبه های ۵ تا ۳۰ کیلوگرمی با علامت گذاری محل استفاده در کمپ های معین در اوزان ۳۰ کیلوگرمی جهت حمل به باربران تحویل می گردید.

به منظور انجام کارهای مقدماتی تیم مشترک در کاتماندو در تاریخ ۳/۵/۱۳۵۵ همراه شادروان جلال رابوکی به کاتماندو پرواز و از سوی کشور ژاپن نیز آقایان کاگه یاماوایچی ها به پایتخت نپال وارد و بقیه اعضای تیم مشترک در تاریخ ۱۵/۵/۱۳۵۵ به گروه های پیشرو ملحق گردیدند.

در مدت ۱۰ روز اعضای تیم مشترک کارهای اداری ، استخدام پرسنل نپالی ، جداسازی وتفکیک بارها و مقدمات حرکت را فراهم و درتاریخ ۲۵/۵/۱۳۵۵ کاروان از محلی به نام تریسولی بازار،  به حرکت درآمده و پس از ۱۹ روز راهپیمایی در تاریخ ۱۲/۶/۱۳۵۵ به آخرین دهکده واقع در مسیر به نام سما ، وارد و در مدت ۴ روز انتخاب محل قرارگاه اصلی و آماده سازی آن عملی گردید. کارعملی کوهنوردی از روز ۱۶/۶ شروع و راه سازی ، هم هوایی ، انتخاب محل کمپ ها ، زدن کمپ ها ، انتقال تجهیزات و مواد خوراکی لازم به کمپ های مختلف ادامه یافته و به ترتیب کمپ های ۱-۲-۳و۴ در ارتفاعات ۴۹۲۰ – ۵۷۸۰- ۶۳۰۰و ۶۹۰۰ متری تا تاریخ ۱۵/۷ برقرار گردید.

روز ۱۶/۷ سرپرستان و کلیه اعضای ایرانی و ژاپنی در کمپ ۲ در ارتفاع ۵۷۸۰ متری گردهم آمده و اولین نفرات حمله به قله را انتخاب و روز ۱۷/۷ پس از بوسیدن قرآن مجید و عبور از زیر پرچم های سه کشور (ایران – ژاپن و نپال) به کمپ ۳ رفته و روز بعد ۱۸/۷ به سمت کمپ ۴ حرکت کرده و بامداد روز ۱۹/۷ اکیپ حمله با کمک و همراهی شادروان جلال رابوکی از ایران و آقایان سوگا و کازاما از ژاپن و تعدادی از شرپاها تجهیزات لازم برای آخرین کمپ را به ارتفاع ۷۶۵۰ متری منتقل و پس از استقرار چادر قرمز رنگ آخرین کمپ ، گروه سه نفره حمله (آقایان جان کاگه یاما از ژاپن ، پسنگ شرپا از نپال و محمد جعفر اسدی از ایران) به استراحت پرداخته وبقیه پرسنل به کمپ ۴ برگشتند.

با توجه به شناخت ژاپنی ها از وضعیت مسیر و فاصله تا قله قرار بود ساعت ۳۰/۴ بامداد ۲۰ مهر حرکت کرده تا حدود ساعت ۳۰/۱۲ به قله رسیده و بتوانیم پس از صعود خود را به کمپ ۴ رسانیده و توسط سایر اعضاء به اصطلاح تر و خشک شویم ، لیکن شدت طوفان در ساعت ۳۰/۴ بحدی بود که امکان حرکت به سوی قله وجود نداشت و با هماهنگی سرپرست تیم مشترک و مسئولین فنی دو تیم ، گروه حمله در چادر منتظر تغییر وضعیت هوا تا ساعت ۳۰/۸ شده و سپس به جهت وضعیت خاص مسیر(شیب تند یخی) با طناب به یکدیگر متصل و شروع به حرکت کردیم ، حرکت گروه در گرده کند بود و با توجه به از دست دادن ۴ ساعت از زمان صعود ، به آقای کاگه یاما گفتم از طناب خارج شده و با سرعت بیشترحرکت را ادامه دهیم در غیر اینصورت رسیدن به قله عملی نیست ، ایشان خطر بدون حمایت حرکت کردن را متذکر شد و من هم بعلت نداشتن زمان کافی برای رسیدن به قله بالاخره از طناب خارج شده و بصورت انفرادی حرکت را ادامه دادم.

اکسیژن کپسول های مورد استفاده هر سه نفر در ساعت حدود ۱۲ به پایان رسید و این در حالی بود که به ارتفاع ۸۰۰۰ متر رسیده بودیم و افزایش ارتفاع و عدم استفاده از اکسیژن حرکت را مشکل تر می کرد.

در ساعت ۳۰/۱۶ یعنی ۴ ساعت دیرتر از برنامه پیش بینی شده به قله رسیدیم ، مجدد با طناب به یکدیگر متصل شده و ابتدا آقای پسنگ شرپا از نپال با حمایت و باپرچم های سه کشور به قله رفته و از او عکس و اسلاید گرفته و سپس من در قله قرار گرفتم و پس از پایین آمدن من آقای کاگه یاما در رأس قرارگرفت و در این دقایق شدت طوفان و سرمای هوا بحدی بود که علیرغم داشتن ۲ دوربین فیلمبرداری امکان تهیه فیلم میسر نشد و با بی سیم صعود به قله را اطلاع دادیم.

بلافاصله پس از پایین آمدن از روی قله علیرغم نیاز به حرکت در کرده به منظور تامین بیشتر به صورت انفرادی و با سرعت راهی چادر کوچک قرمز رنگ آخرین کمپ شده و لطف و عنایت خداوند بزرگ شامل هر سه ما بود که در ساعت ۱۹ بیستم مهر و در تاریکی به چادر برگشته و در آنجا به یکدیگر صعود را تبریک گفته و توسط بی سیم بازگشت به کمپ ۵ را گزارش کردیم.

لازم به ذکر است من در روز قبل (۱۹/۷) در حرکت از کمپ ۴ به ۵ هنگامی که قصد داشتم کت پرم را در کوله پشتی بگذارم طوفان آن را از دست من درآورده و به ارتفاعات پایین تر برد و من صعود به قله را بدون کت پرانجام دادم و همین مسئله باعث سرمازدگی شدید دست و پاهایم گردید.

پس از تماس با مسئولین بدون استفاده از مواد غذایی موجود با بهره گیری از کپسول های اکسیژن اضافه در کمپ به خواب عمیقی فرو رفتیم و من در بازگشت از سفر آن خواب را به مرگ تشبیه کردم و بارها گفتم : من اکسیژن زدم و مردم (ودرواقع زنده شدم) صبح روز ۲۱ مهر پس از یک استراحت خوب بیدار شده و راهی کمپ چهارم شدیم و جالب است که کت پر گم شده در پایین تر از کمپ ۴ در کنار مسیر بازگشت در اختیارم قرار گرفت.

عصر آن روز به کمپ ۲ محل استقرار سرپرست ، مسئولین فنی ، پزشک ، خبرنگار ، فیلمبردار و تعدادی از اعضاء و شرپاها ، برگشته و توسط دکتر ژاپنی مورد معاینه قرار گرفته و مشخص شد که دست ها و پاهایم به شدت سرمازدگی پیدا کرده و مداوای دکتر شروع گردید.

به علت نزدیک بودن مونسون (فصل ریزش برف و بارانهای موسمی) و تغییرات شدید هوا در ارتفاعات بالا و پیروزی بدست آمده ، اعزام گروه بعدی را صلاح ندانسته و تصمیم گرفته شد تیم مشترک برای بازگشت به کاتماندو آماده شود.

روز ۲۲/۷/۱۳۵۵ به قرارگاه اصلی برگشته و مقدمات حرکت به سمت تریسولی بازار طی ۵ روز فراهم و در همین مدت تعدادی از اعضای ایرانی ، ژاپنی و شرپاها یک گردش تفریحی در مناطق اطراف نموده صبح روز ۲۹ مهر ماه قرارگاه اصلی را با تعداد ۲۰۰ باربر ترک و ۱۱/۸ به کاتماندو وارد و روز ۱۶ آبان ماه هیئت ایرانی به همراه شادروان گورتر(فیلمبردار) و آقایان تامورا ، کاگه یاما وایچی یاما به دهلی نو پرواز و بقیه اعضای ژاپنی عازم توکیو گردیده و تیم ایران و همراهان روز ۱۸/۸/۱۳۵۵ وارد تهران گردید.

پس از صعود به قله ماناسلو بنیاد هیمالیای فدراسیون کوه نوردی کشور به دنبال بدست آوردن مجوز صعود به قله اورست از کشور نپال بررسی های لازم را بعمل آورد لیکن به علت واگذاری مجوز صعود به کشورهای مختلف اخذ این اجازه نامه تا چند سال آینده امکان پذیر نبود به همین علت بنیاد هیمالیا با مسئولین کوهنوردی کشور چین وارد مذاکره گردید و علیرغم نپذیرفتن درخواستهای صعود به اورست از راه چین ، تقاضای ایران موردموافقت چینی ها واقع گردید.

چینی ها پذیرفتند در بهار سال ۱۳۵۷ یک تمرین مشترک برای کوه نوردان دو کشور انجام پذیرد و روز ۹/۲/۱۳۵۷ هیئت ۲۰ نفره ایرانی به سرپرستی سرتیب محمد خاکبیز عازم پکن گردید و روز ۱۳/۲ با هواپیما به شهر سی کاژه به ارتفاع ۳۹۰۰ متر و روز ۱۶/۲ با اتوبوس به شهرک دین ژی به ارتفاع ۴۲۰۰ متر رفته و روز ۱۷/۲ با کامیون در قرارگاه اصلی به ارتفاع ۵۰۸۰ متر استقرار یافتیم. فدراسیون کوه نوردی کشور چین با استفاده از جاده کشیده شده ، قرارگاه اصلی را بسیار وسیع و مجهز تدارک دیده بود و عملا” در ذخیره انرژی کوه نوردان برای رسیدن به قرارگاه اصلی ، زمان و نیروی انسانی لازم برای حمل تجهیزات و نیازمندیهای برنامه مشترک به پای کوه صرفه جویی کاملی بعمل آمده بود.

در طول روزهای ۲۳ الی ۳۰/۲ کمپ های یک ،دو،سه و جهار به ترتیب در ارتفاعات  ۵۵۸۰-۶۱۰۰-۶۵۰۰ و ۷۱۰۰ متری برقرار و روز ۳۱/۲/۱۳۵۷ گروه مشترک کوه نوردان ایران و چین با رسیدن به ارتفاع ۷۵۰۰ متر ، تمرین مشترک را با موفقیت انجام داده و بعلت نزدیک شدن مونسون گروه مشترک در تاریخ ۱/۳/۱۳۵۷ به قرارگاه اصلی مراجعت و پس از بازگشت به دین ژی و سی گاژه چینی ها میهمان نوازی را کامل کرده و هیئت ایرانی را برای دیدار از لهاسا (پایتخت تبت) در ارتفاع ۳۷۰۰ متر برده و سه روز را در آن شهر به بازدید از دیدنیهای لهاسا گذرانیده و سپس با هواپیما به چن دو پرواز و پس از ۴۸ ساعت با هواپیما به پکن مراجعت و روز ۱۸/۳/۱۳۵۷ وارد تهران شدیم.

اعضای هیئت ۲۰ نفره عبارت بودند از آقایان :

امیر سرتیپ محمدخاکبیز ، عزیز دیزجی ، شادروان مختار مهدیزاده ، شادروان جلال رابوکی(فروزان) ، شادروان عبداله عزیزی ، شادرون حسین حراستی ، حبیب اله جهانکار ، محمود رضایی ، پزشک فضل اله امامی نیا ، احمد نعلبندی پور ، شادروان علی محمدپور ، یوسف هندی(نظامی) ، اله کرم کرمی (نظامی) عزیز خلج ، مجتبی مظاهری ، محمود مرتضوی ، علی طاهری ، حسین کبیر و محمد جعفر اسدی.

در شروع جنگ تحمیلی عراق به عنوان افسر رکن یکم لشگر ۲۱ حمزه به منطقه عملیاتی دزفول اعزام و در تاریخ ۹/۸/۱۳۵۹ با عنوان معاون و افسر آموزش گروه ضربت لشگر ۲۱ حمزه در منطقه سرپل کرخه از ناحیه پیشانی مورد گلوله کلاشینکف متجاوزین بعثی قرار گرفته و تا فروردین ماه سال ۶۲ در مناطق عملیاتی دزفول ، اهواز ، خرمشهر و دهلران در عملیات فتح المبین ، بیت المقدس و رمضان شرکت داشته سپس با سمت رئیس آجودانی لشگر ۲۱ حمزه به تهران آمده و در زمستان سال ۱۳۶۲ به ستاد نیروی زمینی ارتش منتقل و در مدیریت شهدای نزاجا انجام وظیفه نموده و در تاریخ ۱۵/۱/۶۸ به عنوان رئیس آجودانی اداره بهداری نیروی زمینی به آن قسمت منتقل و از تاریخ ۱/۷/۶۹ الی ۱/۸/۷۰ دوره فرماندهی و ستاد ارتش را گذرانیده و بعنوان جانشین مدیریت کارگزینی نزاجا انجام وظیفه نمودم و درتاریخ ۲۷/۶/۷۲ نیز به ستاد مشترک ارتش انتقال یافته و با سمت رئیس تربیت بدنی ارتش جمهوری اسلامی ایران افتخار خدمت به امر ورزش و ورزشکاران ارتشی را بدست آورده و در تاریخ ۱/۴/۷۴ با تقاضای شخصی به افتخار بازنشستگی نائل گردیدم.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:,ساعت 9:41 توسط alireza.Y |
مطالب پيشين
» علی مظاهری
» مصاحبه با اولین هیمالیانورد ایرانی محمد جعفر اسدی
» مریم طوسی





پيوندها


گروه كوهنوردي چيا بجنورد جی پی اس موتور جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ستاره هاي ورزشي ايراني به تاريخ پيوسته و آدرس starsiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

ساختن وبلاگ
شماره پیمان کارها
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com